سايت همسريابي

سلام.من پسرم و 23سالمه خيلي فردي حساس ;زودرنج; كم حوصله;بدبين;پول دوست و البته خوش سفر و تقريبا خوش اخلاق و تقريبا خيلي مذهبي من مدتي هست كه تصميم به ازدواج گرفتم اما سر دوراهي گير كردم چون از طرفي دختر عمه من كه 17سالش هست و تقريبا از لحاظ اخلاقي;سليقه; اعتقاد و... خوبه و شناخته شده هست ولي از لحاظ اقتصادي خيلي نسبت به خانواده ما ضعيف هستن از همين رو هم من و هم خانوادم به اين موضوع(از لحاظ اختلاف اقتصادي و مالي)حساسيت نشون ميديم اما از يكطرف چون من فردي حساس و زودرنج و بدبينم ميترسم كه به خواستگاري دختر غريبه اي برم كه از لحاظ مالي خوب باشن ولي شناخت كافي نسبت به اخلاق اون دختر نداشته باشم و ميترسم كه مشكلي داشته باشه و در اينده برام مشكل ايجاد كنه چون همينطور كه گفتم من فردي حساس و زودرنجم.فقط بخاط حرفاي مردم كه بعد ازدولج بپرسن مثلا پدرخانومت چيكارس يا چقدر سرمايه داره داريم رو اين موضوع حساسيت نشون ميديم حال عاجزانه از شما كارشناس عزيز خواهش ميكنم كه مشاوره دقيقي به بنده داده و من رو از اين دو راهي دربياوريد.ده. از نظر اخلاقي سعي كردم خوب باشم . از نظر شخصيتي و ... هيچوقت مشكل نداشتم. اما حالا تو ذوقم خورده و بدجوري هم تو ذوقم خورده. زندگي داره اوج بي عدالتي و بي ارزش بودنش رو نشون بده." اين حداقل اون چيزي كه ميخواستم هم نبود "به چه دليلي بايد واسه 50 متر جا زندگي اين همه هزينه كرد. با اين حقوق مزخرف چجوري بايد زندگي رو چرخوند ؟( خواهشا تو جواب هاتون صحبت از بركت تو زندگي بعد ازدواج و نميدونم خدا ميرسونه و مشكلات اقتصادي هست و ... نكنيد چون گوشم از اين حرفا پره) مگه خدا  بيكاره كه ببينه كي ازدواج ميكنه و كي نميكنه. وقتي مشكل اقتصادي هست و آدما دارن نسبت به هم ظلم ميكنن ديگه خدا بايد چيكار كنه ؟؟؟خلاصه حرف زياده و نميخام سرتون رو درد بيارم " مرا درديست اندر دل اگر گويم زبان سوزد اگر پنهان كنم ترسم كه مغز و استخوان سوزد"در پايان هم خدمت تمامي عزيزان بگم كه 99.9 درصد مشكل ازدواج پوله پول پول $$$ و عصبانيت، خِست، تجمل گرايي، عدم رعايت حقوق مالي طرفين، لجاجت، نيش و زخم زبان، معاشرتهاي غير مشروع، عدم درك و تفاهم، سلطه جويي، تحقير، حساسيت و تجسس در امور شخصي، به رخ كشيدن ثروت و مكنت، افشاي خطاها و عيوب همديگر، خود پسندي و تفاخر، روحيه تلافي جويي، پنهان كاري، پرخاشگري و خشونت، مقايسه كردن، خط و نشان كشيدن، دلبستگي و وابستگي به خانواده، نوع شغل و تحصيل، غيرت ورزي و تعصب بيجا، اختلاف در خواسته ها و سلائق، ناهماهنگي در عوامل فرهنگي و ديني و نيز سطح تحصيلي و سن.خلاصه: دوري از هر آن چيزي كه زن و شوهر تشخيص مي‌دهند به آرامش و آسايش زندگي آنها آسيب مي‌زند.ه توصيح بودم كه من احسااساتم درگير نبوده كه جوابشو دادم .اصلا بعد گذشت سه ترم از دانشگاه حتي نميدونستم كه ايشون مجردن يانه و اصلا اين موضوعات برام اهميتي نداشته نه درمورد ايشون ونه ساير همكلاسيها.خودم بيشتر با نظر اقاي mohammad 1365 موافقم و فكر ميكنم ميخواد درمورد من مطمىن بشه چون من برخوردم خيلي خشكه هم باايشون وهم كل اقايون كلاس .اگرهم ميگم ايشون محترم هستم بخاطر نحوه برخورد و ارتباطشون با همكلاسيها و اساتيد هست وهم جديت و تلاشي كه تو كار و درس دارن ضمنا سن كمي ندارن كه قصدشون دوستي باشه حدود 35 سالشونهبازم ممنون از راهنمايي همه 
اينكه مشكل اخلاقي همسرتان را برملا و فاش كنيد، يقيناً اشتباه بزرگي است و مشكلات را بيشتر خواهد كرد. لذا از آن صاحبخانه عذر خواهي شود و خواهش كنيد و بگوييد كه اين راز را به كسي نگويد و با همفكري و كمك ديگران و بدون ايجاد حساسيت و با دليل محكم، حتماً از آن محله برويد.راهكار حل اين مشكل يقيناً اين نيست كه زندگي را به هم بزنيد و مشكلات بيشتر و بزرگتري را براي خودتان ايجاد كنيد. در تمام زندگيها اين مشكلات و بزرگتر از اين مشكل، به وجود مي‌آيد. هنر اين است كه صبر و تحمل را بيشتر كنيد و با مديريت صحيح اين مشكل را حل كنيد.نتيجه: 1. دور شدن از اين منزل. 2. حفظ اسرار زندگي خودت. 3. استحكام بنيان زندگي. 4. دوري از عوامل مخل به زندگي.دعاگوي شما هستيم. وفقكم اللهين است كه قبل از هرگونه تصميم‌گيري، به اتفاق همسرتان به صورت حضوري نزد مشاور خانواده برويد و مشكلتان را با او در ميان بگذاريد تا مشاور با ديدن شرايط هردوي شما بهترين راهنمايي و مشاوره را به شما بدهد. از اين رو از همسرتان بخواهيد كه هردو پيش مشاور برويد تا مشكل موجود حل شود.در مورد پسرخاله‌تان هم بهتر است در حال حاضر اصلا درباره‌اش فكر نكنيد؛ چون شما فعلا متاهل هستيد و نسبت به همسرتان عليرغم رفتارهاي نادرستش، به عنوان همسر متعهد هستيد.لذا نبايد هرگز تصميمي كه براي زندگي فعلي خود مي‌گيريد، صرفا به اميد رسيدن به پسرخاله‌تان باشد؛ زيرا هيچ معلوم نيست كه شما با جدا شدن از همسر فعلي خود بتوانيد با پسرخاله‌تان ازدواج كنيد؛ چه بسا بعدا نظر او تغيير كند يا اينكه خانواده او اجازه ندهند كه با شما ازدواج كند ويا عليرغم ازدواج با او، پسرخاله‌تان همان كسي كه تصور مي‌كرديد نباشد و ... پس هرگز با تصور رسيدن به پسرخاله‌تان، تصميم براي زندگي فعلي خود نگيريد، بلكه با فرض اينكه پسرخاله‌اي وجود ندارد، با كمك مشاور حاذق وباتجربه براي زندگي خود تصميم‌گيري كنيد.با آرزوي موفقيتاط هاي پنهاني احتمال اسيب بسيار بالاست ممكنه از دختر خانم سو استفاده شود و با يك عمر پشيموني گوشه نشين خونه گردد يا اينكه خانواده ها هيچ وقت موافقت نكنند و فراموشي دردناكي را تحمل كند.در ضمن ممكنه تنها دليل خانواده شما شغل نباشد و ملاك هاي ديگري هم مد نظرشون باشد كه منظقيحاجي ،كجا من تو صحبت هام از پول كلان و آرزو هاي دور و دراز صحبت كردم ؟؟؟؟؟؟؟به نظر شما صحبت از داشتن يه سرپناه 50 متري يعني زياده خواهي !!!!!!!گفتين جوونهاي ما اراده ندارن كه خيلي دلم سوخت. حالا درسته يه سري استثنا هست ولي كيه كه از ازدواج بدش بياد. با اين هزينه هاي كمر شكن شماها به ما پيشنهاد چاره جويي ميدين ! من با 27 سال سن اگه ميتونستم مشكل ازدواح رو حل كنم كه الآن اينجا نبودم.وقتي من با تمام تلاشي كه كردم تو زندگي و حالا بابام و اطرافيانم هيچ توجعي نميكنن و اصلا آدم حساب نميكنن بايد به چي دل خوش باشمم نامزدي مخالفت مي كرد و در كلاس هميشه جبهه مي گرفت، تا اينكه بعد از مدتها خواستگاريهاي مختلف و متعدد، يك مورد ظاهراً بسيار خوب نصيبش شد و علي رغم ميل باطني اقدام به اجرايي كردن نظر بنده كرد كه اتفاقاً بسيار كارساز بود و نتيجه داد و متاسفانه بعد از سه هفته متوجه شد كه آقاي به اصطلاح بسيار خوب، معتاد هستند. در نتيجه، فوراً و بدون معطلي و بدون هيچگونه مشكل قانوني و شرعي و شكايت و دادگاه و... عقد موقت به هم خورد و بسيار از بنده تشكر كرد و البته دختر عاقلي بود و مراقبت كرده بود و هيچگونه مشكلي هم برايش پيش نيامده بود.در مورد مشكل شما:اگر دوشيزه هستيد، شاكر خداوند باشيد و از اين به بعد با دقت و و سواس بيشتر سريعاً در پي رفع مشكل ايشان و اتمام حجت باشيد و از طريق مشاوره و اقدامات بعدي مشكل را حل كنيد و در صودر ازدواج رعايت معيارهاي اصلي، لازم و ضروري است كه شما مي فرماييد متناسب هستيد. پس از اين جهت مشكلي نيست و عقلاني است.اما اينكه مي فرماييد، ايشان دو سال ديگر و شما 14 سال ديگر شانس زندگي داريد؟! خودتان مي دانيد اين حرف و معيار اصلاً عَقلاني و حتي علمي نيست.كوتاه و طولاني بودن عمر در دست خداست و بعضي حتي تا بيش از صد سالگي با صحت و سلامت زندگي مي كنند و بعضي در سن پايين هم نياز به پرستار دارند. بنابراين اين احتمال را بدهيد كه شايد ايشان چند سال ديگر، نياز به پرستار داشته باشد؛ به صِرف احتمالِ پرستاري كردن در آينده، خواستگار را رد نكنيد. لذا با ايشان بيشتر صحبت كنيد و از بيماري و... بپرسيد. ناگفته نماند معمولا قند، فشار خون و چربي براي بالاي شصت امر عادي است.ضببين هما خانم بعضي وقتا ادم به يكي چندين دفعه فرصت جبران ميده اما بازم اگر اشتباه كرد ته دلش دوست داره بازم بهش فرصت بده.اما يكوقت ديگه هست به يك نفر چندين بار فرصت دادي و ديگه خسته شدي جوري كه نميتوني تحمل كني و ميگي عطايش را به لقايش بخشيدم اونوقت ديگه بايد به هر قيمتي دل كند و رفت وسلام عليكم، علت خاصي نداشت، شايد تنها دليلش اين بود كه احساس كردم مردي لايق است و مي توانم از پس اين زندگي بر بيايم و شرط خاصي نداشتم، او ابتدا دليلشرا از اين ازدواج مسايل جنسي بيان كرد و همچنين تمايلش براي داشتن فرزندان بيشتر.در نزديكي خانه همسر اولش براي من خانه اي اجاره كرده، وقتي پيش منه، يك شب در ميان پيشمه البته گاهي اوقات بيشتر ميشه، اما ناراحتي بيشتر من اينه كه وقتي پيشمه خانواده اش به نوبت باهاش تماس مي گيرند و صحبت مي كننددر ضمن گفتم مسئله تنهايي و مشكلات مالي هم مرا رنج ميده!بهتر است به اين ارتباطها(هر چند در حد نگاه كردن يا يك پيامك) خاتمه بدهيد و اگر ايشان تقاضاي ارتباط و دوستي كردند به او بگوييد به اين ارتباط ها خوش بين نيستي و اگر واقعا قصد ازدواج دارد، از طريق خانواده اقدام كنند،براي اينكه متوجه منظورشان بشويد،شما  با او كلا قطع ارتباط يه داستاني هستن كه احتمالا شندين اينكه: شما وقتي كه وارد يه ورزش ميشي استادت ازت خوشش مياد و ميبينه كه توانش رو داري بين شاگردهاش بيشترين فشار رو به شما مياره شما اولش فكر ميكني كه از روي دشمني يا چيز ديگه اي هست ولي وقتي كه حرفه اي شدين ميفهمين كه چقدر در حقتون لطف كرده كه اينقدر بهت فشار اورده كه در مسابقات به راحتي اول ميشي. اين تعبير من از سختي هاي هست كه هر روز متحمل ميشم ميگم خدا حتما خيلي دوستم داره كه اينقدر داره بهم سخت ميگيره به شما  هم پيشنهاد ميكنم نوع ديديت به زندگي رو عوض كنيراجب به ازدواج هم به نظرم بايد دنبال يك هم قدم،همراه، بگردي يكي با همين وضع قبولت تا با كمك همديگه زندگيتونو بسازين پيدا كردنش خيلي سخته ولي ارزش وقت گذاشتن براي گشتن رو دارهت عزيز شما اول راه جووني هستي، فكر كردي همه چي تو ازدواجه؟  هر كي ازدواج كرد  خوشبخت شد؟تو الان بايد توي مسافرت و گردش و تفريح و بگو بخند با دوستات باشيازدواج يه تعهد سنگينيه كه تا واردش نشي متوجه نميشي، بچه بازي كه نيستتو از ازدواج فقط سكسشو ميبيني و بوس بوس كردنشو ميبينيتو اين دوره اينقدر انزوا ايجاد شده با اين اينترنت و گوشي و اينقدر هم اطلاعاتي كه نبايد بدونن دارن كه دچار بلوغ زودرس ميشن و پسر 17 ساله ميخواد زن بگيره و به اصطلاح عاشق شدهبرو خوشي كن عزيز من، مطمئن باش ازدواج كني يه احساس بدي بهت دست ميده بعد از چند ماهاون موقع يه زن افتاده به گردنت و دوستاي مجردت رو هم ميبيني كه آزادن و دارن خوشي ميكنناون موقع است كه ديگه راه برگشت نيست و حسرت ميخورين ماجرا به ضرر هر دو طرف تموم ميشهتو دوران دانشگاه دازدواج مجدد بعد از طلاق و گزينه هاي احتمالي روي ميز كه يكيشونم پسر خالتون ممكنه باشه يه مسئله ديگست...به اميد اينكه با پسرخالت ازدواج كني، از شوهرت طلاقا كمال تاسف زياد، اشتباه جوانان ما اين است كه اول عاشق مي‌شوند و سپس فكر مي‌كنند.به نظر مي رسد شما يكبار ديگر مم  براي ديدار اول ؛ پسرشون پسند كرده بود اما مادرشون از لحظه اول چهرش در هم بود , چيزي هم كه سوال فرمودن  مقدار دارايي و شغل و درآمد من بود  frown يه سويچم مدام توي دستش ازين دست به اون دست ميشد ( مامان آقا پسر رو ميگم ) خيلي هم ادعاي خانواده موفق و برازنده و دارا رو داشتن اين مادر و فرزند .  جالبه همين خانواده مودب و موفق  براي ما يه آب معدني هم توي گرما خرداد ماه نخريدن  sad موقع برگشت حتي يه تعارف خشك و خالي نكردن كه ما رو تا يه جايي برسونن .اين يه موردش بود  و ازين دست من زياد داشتم laughمن يه اعتقادي دارم كه آدمها هميشه خودشون رو لو ميدن حتي در كوچكترين برخوردها هم ميشه اينو تشخيص داد مثل همين مورد بالا كافيه آدم سرخودشو شيره نماله خانمي كه كيفش دستشه چه لزومي داره سويچ بگيره دست و مدام باهاش بازي كنه ؟؟؟ چه لزومي داره به جاي هزار تا سوال ,ازكار و شغل و درآمد من بپرسه ؟   اين خانواده مشخص بود آدمهاي مادياتي هستن و البته نديد بديد  ( خانواده اي كه دستش به دهنش برسه و اصيل باشه اصلا چشم به دوزار دهشاهي عروسش نداره )پسرشون ادعاي مذهبي و مقيد بودن و بسيار كاري بودن داشت , يه پسر متدين و مذهبي و *كاري* ناخن هاي دوسانتي  مانيكور شده تميز نداره . والله دوستان حالا نياين بگين چه ربطي داره , منم يه پسر مذهبي ام اما دور موهامو سفيدميكنم . اصل بحث رو بچسبين .منظورم اينه كه با دقت كردن به ظاهر طرف مقابل به حرفهايي كه ميزنه به حتي حركات و طرز نگاه كردن  , خيلي چيزها دستتون مياد . و اما در مورد رفتار شما :شما چه از خواستگارت خوشت بياد  و  چه نياد   و  چه اونا خوششون بياد و چه نياد ؛ رفتار شما بيانگر شخصيت شماست . با خواستگار ها  بر اساس ميزان علاقشون نسبت به خودت    رفتار نكن   ,  بلكه اون رفتاري رو داشته باش كه نشون دهنده شخصيت تو و خانوادته  . رم را هم براي دل آدمها زندگي مي كردم ، بيشتر گوش مي كردم ، بهتر نگاهشان مي كردم ... شايد باورتان نشود ، من هنوز هم نمي دانم چگونه مي شود ابراز عشق كرد ، حتي نمي دانم عشق چيست ، چه حسيست تنها مي دانم عشق نعمت باشكوهي بود كه اگر درون قلبم بود من بهتر از اينها زندگي مي كردم ، بهتر از اينها مي مردم . من تنها مي دانم عشق حس عجيبيست كه آدمها را بزرگتر مي كند . درست است كه مي گويند با عشق قلب سريعتر مي زند ، رنگ آدم بي هوا مي پرد ، حس از دست و پاي آدم مي رود اما همانها مي گويند عشق اعجاز زندگيست ، كاش من هم از اين معجزه چيزي مي فهميدم ....كاش همين حالا يكي بيايد تمام ثروت مرا بردارد و به جايش آرام حتي شده به دروغ ! درون گوشم زمزمه كند دوستم دارد ، كاش يكي بيايد و در اين تنهايي پر از مرگ مرا از تنهايي و تنهايي را از من نجات دهد ، بيايد و به من بگويد كه روزي مرا دوست داشته است ، بگويد بعد از مرگ همواره به خاطرش خواهم ماند ، بگويد وقتي تو نباشي چيزي از اين زندگي ، چيزي از اين دنيا ، از اين روزها كم مي شود . راستي من كجاي دنيا بودم ؟ آهاي آدمها ، كسي مرا يادش هست ؟؟؟ اگر هست تو را به خدا يكي بيايد و در اين دقايق پر از تنهايي به من بگويد كه مرا دوست داشته است ...ده اما زمانيكه زير سقف زندگي ميروند و ناسازگاري پيش مي ايد و به طلاق ختم ميشود وبا. اتفاق طلاق سعي ميكنند كه ديدگاهشون رو عوض كنند و سراغ كسي برن كه مومن و مقيد هستش ،اما چيزي كه اينجا حاعز اهميت اين هستش كه مومن بودن و باحجاب بودن دليل برخوب بودن نيست و جلف و بي حجاب هم دليل بر بد بودن نيست ما بايد از خودمون بپرسيم دنبال چي هستيم و خودمان ايا ان ويژگي هاي اخلاقي كه مدنظرمان هست راداريم يانه ؟ اگر من نميتونم و شراين فكر منو داره ذره ذره آب ميكنه...امشب هم دوباره ديدم اوشون رو...مهموني بود اگه نميرفتم رفتاراي ان شب كه گفتم بيشتر تو چشم بود...حالا من موندم و يه دنيا خاطره تك نفره...چه روزايي كه به عشق رسيدن به اون بنده خدا مث چي درس نخوندم...امسال اولين سالي بود كه فيزيك 20 شدم!!!من نياز جنسي هم دارم اما رابطه ي عاطفي كه فكرشو ميكردم خيلي بزرگتر و وسيع تر از مسايل جنسي بود...من فقط به مسيله جنسي ازدواج فكر نميكردم...يه همدم ميخواستم...يه هم قدم...دنبال يه گوش براي شنيدن...يه دهن براي گفتن و يك شونه براي سرم بودم...بالطبع متقابلا خيلي بيشتر از نياز خودم عاطفه خرج ايشون ميكردم...مسيله جنسي فوق العاده پيش پا افتاده است اما نميشه بگي نيست...مهم نيست برام چرا؟چون مسئله جنسي رو حتي با شخص ديگه اي هم ميشه بر طرف كرد اما مسيله عاطفيش واقعا سخته...خيلي سخته با يكي ديگه ازدواج كني و  فكر يكي ديگه باشي...سخته...من دارم فكر ميكنم عايا من ميتونم بشم علي سابق كه به قول بر و بچ اراذل شيطونياشو 100 تا عاقل هم نميتونن كنترل كنن!!!انقد تغيير كرده رفتارم كه واقعا  خودم دارم متوجه تغيير در رفتار مامان بابام ميشم...همش ميخوان يجوري من رو خوش حال كنن...سلام عليكم، علت خاصي نداشت، شايد تنها دليلش اين بود كه احساس كردم مردي لايق است و مي توانم از پس اين زندگي بر بيايم و شرط خاصي نداشتم، او ابتدا دليلشرا از اين ازدواج مسايل جنسي بيان كرد و همچنين تمايلش براي داشتن فرزندان بيشتر.در نزديكي خانه همسر اولش براي من خانه اي اجاره كرده، وقتي پيش منه، يك شب در ميان پيشمه البته گاهي اوقات بيشتر ميشه، اما ناراحتي بيشتر من اينه كه وقتي پيشمه خانواده اش به نوبت باهاش تماس مي گيرند و صحبت مي كننددر ضمن گفتم مسئله تنهايي و مشكلات مالي هم مرا رنج ميده! تو هم ميكشي براي همين نگران نباش هر دو به يه اندازه عذاب ميكشيد  ولي خيلي سخته عذاب وجدان هم نداره سعي كن به چيزهاي خوب براي اينده ات فكر كني.ن پورد شغل به دخترها حق ميديد البته بازم ازنظرمن توابنجور مواقع، موندن تو دوران عقد تا بهترشدن شرايط شغلي و مالي پسر ميتونه مشكل رو حل كنه ولي خب شماهم فكرنكنيد دختري كه به خاطر شغل به شما جواب منفي ميده، شمارو به خاطر پولتون ميخواد، اينطورنيست اون فقط نگران آينده ست كه چطوربدون پول زندگي كنه، اينجوروقتا اطمينان بخشي پسر ميتونه به دختر اعتماد بده تا شرايط رو.بپذيره تا اوضاع بهتربشهولي دركل ازنظرمن باتوجه به اوضاع بد كاري واقتصادي حاكم بر جامعه واقعا دخترها و خانواده هاشون بايد واقع بين باشن و تواين زمينه سختگيري نكنن، اگه همه جووببين همه دخترايي كه مجرد مونده اند به خاطر سختگيري هاي بي مورد ازدواج نكرده اند وگرنه دليل خاصي نداشته. هر چه موقعيت دختر بالاتر بره ازدواج كردنش سخت تر ميشه چون هم اندازه و در قد و قواره اون پيدا نميشه. همين حالا اگه تو خواستگارتو رد كني چقدر بدخواه ها و حسودا رو خوشحال مي كني با اين كارت.فكر كردي همه دخترا با پسر ايده آلشون ازدواج مي كنن نخير اينجور نيست و بايد هركس اومد باهاش ازدواج كرد .و مطمئن باش دوست داشتنه دوطرفه انقد قدرت داره كه بتوني اين دوس داشتنه يه طرفه رو فراموش كنيو يه جورايي حتي حس كني همه مشكلات و ناراحتي هايي هم كه داشتي برا اين بوده كه كمكت كنه تو مسيري قرار بگيري كه به عشقه واقعيت برسيتوكل كن به خدا ن از آنها است تا بتوانند جوانان را در اين امر مهم و خطير كمك كنند و جوانان با مشورت خانواده‌ها ان شاء الله بتوانند، بهترين انتخاب را كنند.خبعضي از دخترها خيلي به خانوادشون وابسته اند و بعضي ها هم فوق العاده به شهرشون وابسته اند و هيچ جور نميتونن از شهرشون دور بشن حالا نه اينكه شدني نباشه ولي نياز به وقت بيشتري داره يعني شما بيشتر بايد وقت صرف كنيد تا اين خانوم رو راضي كنيد به نظرم نگران نباشيد همينكه خانواده خودش راضي اند نصفش حله فقط ميمونه كه شما اعتماد اين خانوم رو جلب كنيد و بهشون اعتماد بدين و دلگرمي كه من برات بهترين شرايط رو فراهم ميكنم و سعي ميكنيم زود به زود سر بزنيم به خانوادت و يه كاري ميكنم احساس دوري از خانواده نكني و... اگه بهش اطمينان بدين صد درصد مياد.به نظرم به اين خانوم حق بدين چون ازدواج به اندازه كافي براي دخترها استرس داره كه ميخوان وارد يه دنياي جديد بشن و از خانوادشون جدا بشن حتي اگه همسايه ديوار به ديوار ماماناينكه گفتيد طلا، مهريه و جهيزيه حق همسرتونه عرض كنم جهيزيه . مهريه بله حق همسر مي باشد اما طلا جز حقوق خانم نمي باشد و اگر شما هم بهش طلا خريده باشيد مي تونيد شكايت كنيد و مطالبه نماييد مگر اينكه ان طلاها را از خونه پدرش اورده باشد در ان صورت در صورت اثبات در دادگاه مي تواند طلاهايي كه به شما داده ازتون پس بگيره.اما در مورد خونه عرض كنم ايشون هيچ حقي در خونه شما ندارد و نهايتا مي تمام عرايضتون اوكيه... اما در رابطه با جمله اخر: من  از 1 سال پيش (تمام دختراي هم سن و سالم و به طور كل همه دختراي فاميل مزدوج شدن) قيد نه تنها حرف بلكه نگاه همه آدمايي كه دنبال سوژه واسه گذران اوقاتشون هستنو، زدمكاملا با احترام به تك تك افراد اينچنين گفتم: هركسي حد خودشو بدونه زندگيا قشنگتره:))هيچچي ديگه گاهي با يك نگاه پراز حرف من يا با سكوتم دستشون اومده و نگاهشونو از نيش زدن به زندگيم كوتاه كردن...من خوشحالم كه  حرف هيچ بشري نميتونه زندگيمو تحت الشعاع منفي قرار بدهاولش بي نهايت سخت بود و مدام اشك و اعصاب خوردي اما با تمرين تونستم و الان دنيا هم جمع بشنو بسيج پيگيري شوهرنكردنو ... بشن يه تنه حريفم چون پشتم به خدايي گرمه كه نگاهش رو تموم لحظه هامه و اين قدرتمندم ميكنه:))يا حق كاري فايده اي ندارد،از اين رو بهتر است به صورت منطقي بايد فراموش كنيد.حتما رضايت پدر و مادر خودتان را كسب كنيد و بدون آن مرتكب كاري نشويد.از خانواده و موقعيت آنها خوب تحقيق كنيد.به خصوصيات اخلاقي دختره و تناسب آن با خودتان خوب فكر كنيد(اگر تناسب آنچناني نيست،اقدام نكنيد و رابطه را قطع كنيد)موفق و مويد باشيدكنم و بعد يه ذره ابغوره ميگيري كه من تو رو خيلي دوست دارم ها ولي متاسفم كه خانواده راضي نميشن اينطوري كمتر بهش بر ميخوره.به منت كشيش هم اهميت ندين كه راحت تر بتونيد فراموشش كنيد زندگيز اعتماد شما به گروه مشاوران‌"رهروان ولايت"‌متشكريم. انشاءالله منشاء خير ‌و‌ سعادت براي شما باشيم.اصل اوليه و ملاك اصلي در ازدواج اين است كه طرفين موافق ازدواج و تمايل و اشتياق به همديگر داشته باشند تا بتوانند بنيان زندگي را مستحكم كنند. طالب بودن مرد بسيار مهم است؛ ولي در صورتي كه طرفِ مقابل تمايلي نداشته باشد، قطعاً بعد از مدتي با مشكل اساسي روبرو خواهيد شد.شما به عنوان مرد، خواستگار و طالب، بيش از وظيفه عمل كرده‌ايد و بيشتر از اين به صلاح نيست. البته شايد واقعاً دليل قانع كننده داشته باشد و صلاح نمي‌داند به شما بگويد و مثلاً همان طور كه گفته -به هيچ مردي علاقه ندارد به جز پدر و برادرش- شايد اصلاً شما را دوست ندارد و در رودربايستي مانده است و نمي خواهد مستقيم بگويد كه احياناً شما دل شكسته شويد. احتمال دارد كه دچار بدبيني و سوء ظن نسبوقتي آينده ي شغلي خوبي دارن و تحصيلاتشون هم خوبه كه ديگه نبايد نگران اوضاع ماليشون باشين، چون در آينده ي نزديك به شرايط مالي خوب ميرسن.از لحاظ قيافه هم بايد خدمتتون عرض كنم، خوش چهره ترين پسر دنيا هم كه بياد خواستگاري خانوما انقدر ريز بين هستن كه بالاخره يه ايرادي ازش ميگيرن. خيلي كم پيش مياد چهره ي يه آقايي تو خواستگاري به دلتون بشينه، با گذشت زمان، براتون عادي ميشه.(چون به اندازه ي كافي جذب خصوصيات اخلاقيش شدين)موفق باشيد.وز تو جامعه هستن كه به چادريها احترام بيشتري ميزارن.شما با اين فكر و عملت داري سوءظن تو جامعه رو بيشتر ميكني...ديگه آقايون به هيچكس نميتونن اعتماد كنن..همين الان با يه درصد بسيار بالا تمام دخترها رو اهل روابط قبل ازدواج ميدونن، به نظرت تقصير كيه؟بين همين دوستان سايت كلي دكتر و پزشك و مهندس داريم، شما چنددفعه نكه دختر خونسردي هستي در مورد اين موضوع خيلي خوبه يه دخترهايي چراغ سبز رو يه سره روشن نگه ميدارن حتي گاهي چشمك زن هم نميكنن يه سره روشنه.تجربه به من ثابت كرده به هيچ عنوان به حرف دوستهات گوش نده هر كاري كه فكر ميكني درسته انجام بده مجرد و متاهل همه حسرت زندگي همديگر رو دارن.سعي كن تا سنت پايينه با يه مورد خوب ازدواج كني كه بعد دقيقه نود خانواده و فاميل با عجله برات يه مورد كور و كچل پيدا نكنن.يه جورايي اش كشك خالته بالاخره بايد ازدواج كني.يه مشكلي كه الان خانم ها دارن مجرد و متاهل هم نداره مزاحمت اقايون براي خانم هاست ولي به نظر من متاهل باشي يه ذره حس ارامش بيشتري نسبت به اين مزاحمت ها داري همين كه با يه بچه بري تو خيابون مردم بهت احترام ميذارن. مطمئن باش تا چندسال ديگه نياز مادر شدن داري.ولي من به يه موضوع خيلي اعتقاد دارم اينكه شما هنوز امادگي ازدواج نداري تا موقعي كه ادم اين حس رو داره نبايد ازدواج كنه تا اينكه حس كنه يه كمبودي داره تو زندگيش اون موقع خيلي ازدواج موفق تري داري تا الان بخواي بدون شناخت و دليل ازدواج كني.همين كه ميگي دوست و رفيق زياد دارم خيلي عالي هست براي تجربه كسب كردن فقط مواظب باش منم خيلي دوست و ر فيق زياد داشتم خيلي تجربه كسب كردم ولي فهميدم كه همشون فقط براي منافعشون با من دوست بودن و وقتي جلوشون وايستادم خود واقعيشون رو نشون دادن واقعا خيلي مواظب مردم باش انقدر انرژي بد به ادم ميدن كه حد نداره همين كه شمارو از ازدواج منصرف ميكنن يعني اينكه ادمهاي بخيلي هستن. ز سوي جامعه و مردهاست..امان از روزي كه شما آقايون با همسرتون اختلاف پيدا كنين...ديگه راه، كلك، انگ، و غيره تو دنيا نيست كه بخواهين برين تا حق نفقه و مهريه زنو ندين...كه اكثرا هم در ندادن مهريه موفق هستينر مورد عصبانيت و كنترل خشم هست، مطالعه كند.(يا شما آماده كنيد و در اختيار او بگذاريد،يا با هم بخوانيد)به جاي غرور و منم منم گفتن،ياد بدهيد تواضع و ادب را جايگزين كند،چرا كه هم خدا دوست دارد و هم خلق الله(چون يكي از منشا عصبانيت غرور و منم منم گفتن است)از دوستان بددهن و عصبي او را حتما جدا كنيد.شكل عدم هماهنگي شما و خانواده براي رسيدن به نقطه مشترك است.مطمئن باشيد به اين منوال اگر بگذرد همه فرصت هاي شما سوخت خواهدشد. آمدن خواستگاري بعد از اين خواستگار را احدي نميتواند تضمين دهد . هيچكس نميتواند بگويد اين را رد كن بهتر خواهد آمدلذا ابتدا با خانواده يك صحبتي بشود كه به محض آمدن خواستگار به او اجازه دهيم رسما حاضر شود تا نياز نباشد شما به عنوان ارباب رجوع برويد يا اينكه هر كسي جداگانه درمورد آن صحبت كند و تصميم بگيرد.براي اينكه خانواده را قانع كنيد راه هاي زيادي وجود دارد اما درمورد شما كافيست بر روي گزينه هاي مثبت خواستگار كليك كرده و بزرگ كنيد دو خوبي در اين برخورد وجود دارد :اول اينكه نظر شما كه مثبت است را به طور غير مستقيم متوجه مي شونددوم : ضعف ها كمتر ديده شده و مخالفت شدت كمتري به خود ميگيرد.اثبات اينكه انتخاب كردن در مرحله نهايي با شماست نيز كار بعدي شماست. قبل از اينكه خواستگاري بيايد ميتوانيد از اينده خود بگوئيد از ايده ها و معيارهايتان صحبت كنيد يعني شماييد كه قرار است ازدواج كنيد.موفق و مويد باشيد.دتو تو چشمم خراب كردي الان چجوري ميخواي درستش كني بهتره ازش بگذري و برات يه تجربه باشه تا با يه دختر بهتر از اين رفتار كني هيچ دختري تا قبل از برقراريه صيغه عقد به شما تعهدي نداره پس اگر ميخواي بتوني تو زندگيه يه دختر جايگاهت واقعا بالاكي از اسيب هاي مهم فضاي مجازي همين مسئله اي است كه شما گرفتارش شديد، معمولا در فضاي مجازي مي بيني طرفين تفاهم صد در صدي دارند در حالي كه فرزندان دوقلوي يك خانواده تفاهمشون به نود درصد هم نما توجه به اينكه اكثر ازدواج هاي اينترنتي در كشور ما سرانجام خوبي ندارند و در حال حاضر غالبا سايتهاي غير قانوني و افراد سودجو در اين زمينه فعاليت مي كنند سايت ما از معرفي و همسريابي معذور است ان شا الله اگر فعالان و صاحب نظران امور خانواده اقدام به جلوگيري از سو استفاده در فضاي مجازي كردند و سايتهاي مطمئن را براي اين امر تدارك ديدند شايد مسئولين سايت ما هم با اين امر موافقت كنند ولي در شرايط فعلي نمي توان به چنين امري اقدام كرد.ت بودن اطلاعات تفاوتهاي فرهنگي و فردي و خانوادگي وجود دارد رابعا خانواده ها معمولا با اين گونه ازدواج ها مخالفت مي كنندلذا بهلازمه ازدواج پسند قلبي و به دل نشستن مي باشد كه در مورد شما صدق نمي كند و  ظاهرا ايشان به دل شما ننشستند لذا بايد همون اول به اين مسئله پايان مي داديد اما اشتباه كرده و ادامه داده ايد ليكن جلو ضرر را از هر كجا بگيره خير و منفعت مي باشد شما بايد ارتباطت را با وي قطع كنيد ان هم به يكباره، اصلا پاسخش را نده و كاملا رابطه را قطع كن به تهديداتش گوش نكن چون وي نمي تونه كاري بكنه و با پيام چيزي اثبات نميشه نهايت اينه كه خودش هم پاش گيره و با حرفهاي احساسي شما را به انحراف كشانده است لذا نگران پيام نباشيد و قطع ارتباط كنيدنم حرف ميزدم تا تكليفمم معلوم شه و تو فصل امتحانات نمراتمو درخشان ننمايمبا تشكر از بذل توجه شما ( اينم به توصيه اقاي امير مهدي) باشين ببينين اون اختلافاتي كه گفتين واسه شما قابل تحمل هست يا نه. اگه نبود شمام غمت كمتر ميشه چون رسيدي به اينكه نميتوني باهاش باشي. البته كاش اختلافاتتون رو بيشتر توضيح ميدادين.موفق بافقط بگم خانمهاي شبيه شما كه ازدواج رو رها كردن به هواي اينكه موفقيت در زندگي بدست بيارن و كار و تحصيل و اين چيزا الان به افسردگي رسيدن .... تازه افرادي كه خيلي ادعاشون ميشد و به تنهايي و استقلال و ازادي خودشون سلام دوست عزيز.به نظر من يك حركت انقلابي لازمه كه انجام بدي...والا همينطور اين شايعات ادامه پيدا ميكنه و اگه يه آدم مناسبم از تو خوشش اومده باشه با شول بعنوان يه دوست كه از تجربه هاي مثل شما زياد داشته بهتون بگم كه اين نگاه‌ها و رفتارها رو زياد جدي نگير دختر خوب ! پسرها ازاين اداها زياد درميارن ولي اغلب اوقات يا اصلا قصد ازدواج ندارن يا اينكه شرايط شون براي ازدواج آماده نيست درنتيجه يه مدت با اين رفتارهاي مشكوك دخترها رو ميزارن سركار و هيچوقت هم پيشنهاد ازدواج نميدن. ! البته هميشه اينجوري نيست ولي غالبا اينطوريه بهتون توصيه ميكنم اصلا فكرتون رو درگيرش نكنيد و اين موضوع رو به هيچ وجه تو ذهنتون پرورش نديد چون ممكنه علاقه و وابستگي كاذب به ايشون پيداكنيد كه فقط خودتون اذيت ميشيدولي درمورد رفتار مناسب درمقابل ايشون به نظر من بي محلي و رفتار نامناسب ممكنه باعث بشه كه اگه ايشون واقعا قصد ازدواج داشته باشه ازمطرح نكردنش پشيمون بشه براي خودمن يه مورد پيش اومده بود تودوران تحصيلي م يه همكلاسي داشتم كه نگاها و رفتارش به اصطلاح خيلي تابلو بود من متوجه رفتار غيرعادي و توجه خاص ايشون به خودم شده باينكه اهل نماز و مذهب نيستيد من توصيه اي خدمت تون ندارم چون مشاور اعتقادات نيستم ليكن بهتره شما در اين زمينه بيشتر تحقيق كنيد تا راه درست را پيدا كنيد.اما در مورد پوشش شما عرض كنم اگر واقعا شما به چادر اعتقادي نداريد مي تونيد چادر نپوشيد. چون لباس حضرت زهرا را نميشه با تنفر پوشيد و بايد صفاي دل داشته باشي تا چنين پوششي بهت بچسبه و نورانيت بده.در مورد جواب سوال اصلي تون هم عرض كنم بله چادر مانع است و چادر مانند فيلتري است كه جلو ضايعات را مي گيره و افراد هوسران نمي توانند از اين فيلتر رد شوند تنها كساني مي توانند از اين صافي رد شوند كه افراد صالح و واقعا قصد شان ازدواج است.لذا انتخاب با شماست مي توانيد چادر را كنار بذاريد تا در معرض گرگان هوسران قرار بگيريد و در نهايت ازدواجي هم صورت نپذيرد اگر هدف شما اين است قطعا چادر مانع بزرگي است اما اگر هدف ازدواج موفق و جذب افراد سالم مي باشد اين لباس بهتره.موفق باشيد با جنظ مخالف، نصيحتتون كنم چون اينها چيزايي كه خودت بايد بهش برسي و تلقين كردني نيست ولي تجربه اي از دوستي دختروپسرتاي همكلاسي دارم بهت ميگمنه اين درسسلام...به نظر من اگر ازدواج آگاهانه و با شناخت كامل دختر و پسر از شرايط اقتصادي اجتماعي  و... همديگه انجام بشه اين دوتا 

سايت همسريابي
همسريابي
سايت شيدايي
همسريابي شيدايي
شيدايي
ازدواج
ازدواج موقت
صيغه
سايت
سايت ازدواج
بهترين سايت همسريابي
بهترين سايت ازدواج
سايت همسريابي شيدايي
همسريابي موقت
همسريابي دوهمدم
همسريابي طوبي
همسريابي رايگان
بهترين همسر